آرشیو : خاطرات بهشت
حجتالاسلام سید عباس مسعودی متولد ۱۳۴۶ از استان هرمزگان؛ یکی از خادمان سیدالشهد(ع) و موکب داران ایام اربعین است نقل میکنند: اربعین سال گذشته میزبان ...
ادامه مطلب
به نام خدا به اتفاق یاران سفر خود را از حسینه امام حسن مجتبی آغاز کردیم. سفربه وادی عشق ، سرزمین کربلا. دوستان همه جمع ...
ادامه مطلب
به نام خدا در دهمین روز از شهر شعبان المعظم به سال ١۴٣٢ در معیت تنی چند از طلاب دانشگاههای مختلف ایران به مقصد عراق ...
ادامه مطلب
اينجا «كربلا» ست.تازه از راه رسيده اي، كوله بارت بر دوش، چشمت رد گنبدي را از دور گرفته تا به اينجا رسيده است. سخت است ...
ادامه مطلب
یک نگاه به تابلو انداخت: «کربلا 85 کیلومتر» دو روز دیگر توی بین الحرمین با رفیقش قرار داشت، وقتی رسید خیلی خسته بود. یک ساعت ...
ادامه مطلب
سرم را انداخته بودم پایین و به سمت ضریح می رفتم که صدایش به گوشم خورد: «پسرم!» سرم را که چرخاندم پیرزن آرام آرام آمد ...
ادامه مطلب
داشتیم به کربلا نزدیک می شدیم، دلمان که سنگین شد همه مان گفتیم که از حالا آب نمی خوریم تا با لب تشنه مولایمان را ...
ادامه مطلب
ز همان شب اول یک جورهایی دلم گرفت، از همان وقتی که توی حرم حضرت ابالفضل(ع) نشسته بودیم، همان وقت که وسط عزاداری، خادم های ...
ادامه مطلب
داشتیم پیاده رویمان را می کردیم که یک دفعه ایستاد. نگاهش مضطرب شده بود. مانده بودم که یک دفعه چی شده است؟ همان طور که ...
ادامه مطلب
قرار است یک متن رسمی بنویسم ، یک چیزی مثل فراخوان. اما مگر این پوست آویزان از کف پایم می گذارد؟ من همیشه بد زخم ...
ادامه مطلب
آخرین دیدگاهها