این جمله در آن وصیتنامه معروفی است که امام حسین (ع) به برادرشان محمد بن حنفیه مینویسد؛
البته این وصیتنامه نه به معنای وصیتنامه ای است که ما میگوییم، بلکه به معنای سفارش نامه است که وضع خودش را روشن میکند که حرکت و قیام من چیست و هدفش چیست.
ابتدا فرمودند:
انّی لَمْ اخْرُجْ اشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاصْلاحِ فی امَّةِ جَدّی
اتهاماتی را که میدانستند بعدها به او میزنند ، رد کردند
خواهند گفت حسین دلش مقام میخواست، دلش نعمتهای دنیا میخواست، حسین یک آدم مفسد و اخلالگر بود، حسین یک آدم ستمگر بود، دنیا بداند که حسین جز اصلاح امت هدفی نداشت، من یک مصلحم.
هدف من، یکی امر به معروف و نهی از منکر است و دیگر اینکه سیر(احیا) کنم، سیره قرار بدهم همان سیره جدّم و پدرم را.
چرا امام حسین (ع)بعد که فرمودند میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم ، اضافه کرد میخواهم سیر کنم به سیره جدّم و پدرم؟
ممکن است کسی بگوید همان گفتنِ امر به معروف و نهی از منکر کافی بود؛ مگر سیره جدّ و پدرش غیر از امر به معروف و نهی از منکر بود؟مگر تفاوتی دارد؟
در آن زمان در دنیای اسلام، گذشته از امر به معروف و نهی از منکر، مسأله دیگری وجود داشت و آن اینکه:
اکنون سال ۶۰ هجری است .حدود پنجاه سال است که پیامبر از میان مردم رفته است.
در چهار سال و چند ماه از این پنجاه سال امیرالمومنین علی بن ابیطالب رهبری کرده است که در آن مدت ، رهبری به روش پیغمبر بازگشت کرده است.
وقتی در مقام اجرا برآمد ، خود مردم علیه او قیام کردند. بنابراین پنجاه سال بر امت اسلام گذشته است که علاوه بر مسأله کتاب اللَّه و سنّت رسول اللَّه ، روش رهبری تغییر کرده و عوض شده است.
سخن امام حسین که فرمود: «اسیرَ بِسیرةِ جَدّی وَ ابی» میخواهم سیرهایم سیره جدّ و پدرم باشد.
این است که در حادثه عاشورا، ما در امام حسین (ع) جلوه هایی میبینیم که نشان میدهد علاوه بر مسأله امر به معروف و نهی از منکر و…، کار دیگری هم هست و آن این است که سیره جدّش را زنده کند.